۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه
بی کلام
بی کلام
بی چاره شدم، بد بخت
نه حرفی،نه صدایی
که تو را بازگوید
که مرا دوباره کند
هزار باره
...
حرفم کن،صدایم کن
داد بزن
مرا بازگوی
...
بی کلام
...
بگو،
بخوان،
سوت بزن
...
بی کلام
...
بی چاره شدم، بد بخت
...
تکه تکه،
ریز می شوم،
به صدایی که تو باز میگویی
حرفم بزن
با سکوت، با اشاره ای
...
بَس،
مرا بَس،
...
بی کلام
...
دوباره شدم
صدا، سوت
هزار باره شدم
...
بی کلام
................................
فرحناز
۰۱،۱۱،۲۰۰۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر